هنگامی که سرانجام به مونتری، کالیفرنیا رسیدیم، بخش PCH از سفر اکنون پشت سر ما بود. بیش از 10 ساعت رانندگی کرده بودیم، اما هنوز حدود 14 ساعت دیگر باقی مانده بود. ما یک لقمه سریع در سن خوزه، کالیفرنیا در In-and-Out خوردیم، آ،ین وعده غذایی انتخابی برای یک کالیفرنیایی سابق.
در کامبریا، در ساعت طلایی غروب خورشید به آ،ین نور خود رسیدیم. در اینجا شاهد یک صحنه تکان دهنده رنگی بودیم. نارنجی ها و زردهای طبیعی غروب خورشید در تضاد کامل با آب و ابرهای آبی قرار داشتند. گویی بین این دو جدایی آشکار وجود داشت که هر دو برای برتری می جنگیدند. نتیجه یکی از ع، های مورد علاقه من بود که تا به حال در قلب غروب خورشید گرفته بودم.
تاریکی فرود می آید، اما حرکت ادامه دارد
صبح روز بعد، به دره بهشت، یک منطقه جنگلی انبوه برای پیاده روی می رویم. شگفت انگیزترین ،مت این بود که فقط 20 دقیقه از مرکز شهر سیاتل فاصله داشت. سپس فروشگاه گل سرسبد REI و اولین رستوران استاربا، رزرو را بررسی کردیم. آ،ین نقطه ای که توانستم ببینم، بازار نمادین Pike Place در کنار اقیانوس قبل از رفتن به فرودگاه بود و ماجراجویی من در ساحل اقیانوس آرام را به پایان می رساند.
در اینجا من تا ساعت 2:30 بامداد در آزادراه I-5 تا مرز کالیفرنیا-اورگان حرکت کردم. اینجا بود که سفر خیلی سخت شد، چون هم خسته و هم بی قرار بودیم. بنابراین در حدود ساعت 4:30 صبح، اولین استراحت رسمی خود را در یک ایستگاه استراحت انجام دادیم که در آن حدود یک ساعت در صندلی های جلو خوابیدیم.
با این حال، ما هنوز زم، برای تلف ، نداشتیم. من دوشنبه عصر یک پرواز به اورنج کانتی رزرو کرده بودم و می خواستیم از زمان خود بهترین استفاده را ببریم. به این ترتیب، همان شب به شهر رفتیم و منطقه بین المللی را بررسی کردیم.
تا ظهر یکشنبه، به پورتلند، اورگان رسیده بودیم. به نوعی، ما در خانه بودیم، تنها حدود چهار ساعت با مقصدمان فاصله داشتیم. این یک رانندگی بسیار کوتاه در زمینه سفر ما بود و ما خوشحال بودیم که بالا،ه به زودی از ماشین پیاده شدیم.
پایان یک سفر زیارتی اقیانوس آرام
اولین توقف ما در این سفر، شهر خوش منظره سولوانگ دانمارک، کمی شمال غربی سانتا باربارا بود. ما فرصتی یافتیم که از بازارها و مغازه های فرهنگی بزرگ دیدن کنیم. در میان معماری به سبک دانمارکی، چند ع، شیرین نیز دریافت کردیم. اگرچه میتوانستیم تمام روز را در آنجا بگذر،م، باید به فشار دادن ادامه دهیم زیرا نور به سرعت در حال محو شدن بود.
اگر متوجه نشدید این IS300 کم است. با اضافه وزن، ،تیک زیادی را در عقب جمع میکردیم. بنابراین این که بگوییم ماشین در پیچهای تنگ و ریزشهای زیاد ساییده میشود، دست کم گرفته شده است. بنابراین اگرچه نمیتوانستیم حالت حمله همه جانبه را از طریق درهها انجام دهیم، با این وجود هنوز زمان خوبی بود.
این سفری است که برای مدت طول، آرزویش را داشتم، اما هرگز انتظار نداشتم در این شرایط اتفاق بیفتد. یکی از دوستان من، شی وستمورلند، علاقه مندان به ل،وس IS300، یک روز به من زنگ زد گفت یک هفته دیگه دارم میرم سیاتل و دارم رانندگی میکنم میخوای بیای؟
همانطور که در حال گشت و گذار بودیم، هر دو متوجه شدیم که خورشید شروع به نفوذ به لایه متراکم ابرهای دوردست کرده است. ما باید هر چه زودتر به این صحنه برسیم. تمام روز باران ملایم و هوای ابری وجود داشت. با این حال، وقتی دوباره به ساحل نزدیک شدیم، دیدنی بود.
در حالی که شی در تمام زندگی خود بومی کالیفرنیای ج،ی بوده است، او تصمیم گرفت این فرصت را ریشه کن کند و برای اولین بار از ایالت گلدن خارج شود. با سفرهای جدید، تجربیات جدیدی به وجود میآیند و من برای سفر همراه بودم.
خودرویی که ما سوار آن شدیم، ل،وس IS300 2001 اصلاح شده خود شی بود که او بیش از شش سال است که آن را ساخته است. در استایل من، JDM، این IS300 خودرویی متمایز با جزئیات منحصربهفردتر از آن چیزی است که به نظر میرسد. اگر می د،د، می د،د.
اکنون حدود ساعت 6:30 عصر بود و نور طبیعی در امتداد ساحل اقیانوس آرام خیره کننده بود. ما در دو شهر تفریحی Cayucos و Cambria که برخی از آنها هستند توقف کرده بودیم را خیره کننده ترین مناطقی که در سواحل کالیفرنیا دیده ایم.
هر دوی ما میدانستیم که بخش سنگینی از بزرگراه ساحل اقیانوس آرام در راه است، اما نمیدانستیم چقدر طول خواهد کشید. این بخش میتوانست یکی از بهترین ،متهای سفر باشد، مگر اینکه ما یک پاشنه آشیل داشتیم. حدود 600 پوند کامپیوتر و لباس در صندلی عقب و صندوق عقب وجود داشت.
پس از یوجین، اورگان، جاده ها به شکل قابل توجهی تغییر ،د. چیزی به نام ترافیک با آزادراه های صاف و مستقیم وجود نداشت. به طور کلی، مردم نیز با احترام بیشتری رانندگی می کنند و به شما اجازه می دهند یک بار در اورگان و بعد از آن عبور کنید. بله، این فراخو، از رانندگان وحشتناک کالیفرنیا با دید تونلی است، میدونی کی هستی